مهراب داراب پور ، محمد داراب پور
1394/04/03
مهراب داراب پور ، محمد داراب پور
چکیده
گاهی حق مالکيت مالکان که در هنگام انتقال اموال برای خود ذخیره کرده اند تا در عوض آن به سایر مطالبات و حقوق خود برسند، با حق منتقل اليه باحسن نیت که تمامی معوض را پرداخت کرده است، در تعارض قرار می گیرد. سیستم های مختلف حقوقی برای برتری یکی از دو زیان دیده در معاملات بر دیگری، فلسفه خاص خود را دارند. در تحلیل این حقوق، بیشتر آثار اجتماعی و اقتصادی آن مورد نظر قرار می گیرد. مالک برای حفظ حقوق خود شرط ذخيرة مالکیت می کند، ثالث عوض را به انتقال گیرنده می پردازد و مورد معامله را به تصرف خود در می آورد تا از ادعای دیگران در امان باشد، حفظ یکی از این حقوق با بقای دیگری در تعارض آشکار است. در خصوص این موضوع دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: دیدگاه نخست از آن اصول گراهای سنتی است که به «لا يحل مال امرء الا بطيبه نفس منه» متمسک می شوند و پاسخ قاطعی به بی حقى ثالث باحسن نیت می دهند به هر قیمتی که می خواهد تمام شود. و دیدگاه دوماز آن عرف گراهای طرف دار کارآمدی اقتصادی است که تمایل شدیدی به حمایت از ثالث باحسن نیت و چرخش خدمات و پول و بهبود نسبی وضعیت معیشتی مردم دارند. هدف این پژوهش، تبیین فلسفی این تمایلات در تجارت بین الملل و رفع این سوء برداشت است که حمایت از مالک قلع مادة نزاع می کند؛ در حالی که در واقع حمایت از مالک اولیه منشأ ایجاد بسیاری از دعاوی و درگیری های فراوان میان انتقال گیرندگان و دیگران است که نمی توان برای آن توجيه اجتماعی و اقتصادی ارائه کرد.
واژگان کلیدی
تأجيل، اصول گرایی، تحفظ مالکیت، توسعه، حسن نیت ثالث، رشد، شروط تعلیقی، کارایی اقتصادی