عدم رشد یا صفت شخص بالغ(کبیر)که تصرفات او در اموال و حقوق خویش جنبه عقلایی نداشته باشد.در مصداق مشتبه محکوم به عدم سفه است(ماده1210قانون مدنی)رشد عکس سفه است(ماده 1208قانون مدنی)تصرفات مذکور شامل تصرفات اداری(مانند عقد بیمه)و ناقل(مانندبیع)و استعمالی(مانندپوشیدن جامه)و سایر اقسام و تصرفات است.ملاک سفه و رشدتشخیص نفع و ضرر است نه حسن وقبح زیرا تشخیص حسن وقبح مربوط به امر مالی نبوده و به رشد جزائی مربوط است و سن تشخیص حسن و قبح کمتر از سن تشخیص نفع و ضرر است.بهمین جهت در تعریف رشید گفته اند:او کسی است که اخذ و عطاء(دادوستد)را بداند و اخذ و عطاءمربوط به امور مالی است نه حسن قبح افعال.در مورد عقد نکاح که طبع غیرمالی دارد با توجه به ماده1064-1235 قانون مدنی عقد نکاح سفیه غیرنافذ است.میزان برای اینکه تصرفات در اموال جنبه عقلائی داشته باشدعقل عقلاءعادی است که اندک فاصله با سفه دارند نه عقلاءمتوسط یا عالی.