صفت مالى از اموال محکوم علیه یا مدعى علیه که بموجب قرار تامین دادگاه توقیف میشود یعنى مالى که ازجهت قضائی در قید است (و طلق نیست) درگروگان و در قید چیزى بودن از مفاهیم لغت رهن است چنانکه در این حدیث آمده است: ان الحجر المغصوب فى الدار رهن على خرابها (یعنى سنگ غصبى که در ساختمان غاصب بکار برده شده قید وگروگان براى تخریب آن ساختمان به منظور رد سنگ بصاحب آن است. ) لغت رهن در رهن قضائى محمول برمفهوم وثیقه هم میتواند باشد.