about flasj

نفوذ

منبع مطلب ترمینولوژی حقوق

توضیحات

(مدنی- فقه) اصطلاح خلاصه شده (نفوذ عقد) است که عبارت است ازالحاق امضاء وتایید عاقد یا مالک یا ولى قانونی آنان به عقدى که قبلا بطورغیر نافذ واقع شده است (رک. عقد غیرنافذ) نفوذ عقد گاهى بمعنى (وقوع عقد بصورت صحیح) استعمال شده است و در واقع به معنى موثر واقع شدن عقد است . (جزا) اصطللاح خلاصه شده (اعمال نفوذ) است  ( رک. اعمال نفوذ ) توصیه ممکن است صورت اعمال نفوذ را پیدا کند وممکن است نکند. از نوع اول در فرمان غازان پیش بینى شده است: (دومدعى که پیش قاضی روند اگر در حمایت کسى روند و جماعتى متغلبان را بدار القضاء حاضر گردانند تا مدد ایشان دهند مادام که ایشان از دارالقضاء بیرون نروند قضیه و دعوى نشنوند...) و از نوع دوم در نوشته سعدى آمده است:(یکی از رفیقان شکایت روزگار نامساعد بنزد من آورد که کفاف اندک دارم وعیال بسیار... و در علم محاسبت چنانکه معلوم است چیزى دانم... گفتم... مصلحت آن بینم ملک قناعت را حراست کنى و ترک ریاست گوئی... رفیق این سخن بشنید و بهم برآمد... دیدم که متغیر میشود و نصیحت به غرض مى شنود بنزدیک صاحب دیوان رفتم به سا بقه معرفتی که درمیان ما بود و صورت حالش بیان کردم واهلیت واستحقاقش بگفتم تا بکارى مختصرش نصب کردند...)