خبرگزاری میزان – با توجه به وجود قوانین مختلف مثل قانون مدنی، قانون تجارت، قانونی مجازات اسلامی و … در بسیاری از موارد میتوان عمل افرادی که باعث آسیب و ضرر به دیگری میشود را قابل جبران تلقی نمود و گاها آنها را بر اساس قانون مجازات اسلامی جرم دانست.
هر فعل یا ترک فعلی که در قانون مجازات اسلامی برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم است و علاوه بر جبران خسارت برای شخص مجرم مسئولیت کیفری و تحمل مجازات را نیز به همراه خواهد داشت. یکی از مواردی که در قانون مجازات اسلامی توسط قانون گذار در صورت انجام، برایش مجازات در نظر گرفته شده است خیانت در امانت است.
مطابق قانون مجازات اسلامی خیانت در امانت جرم بوده و برای مرتکبان آن مجازات تعیین شده است علاوه بر این که خسارت زیان دیده از جرم خیانت در امانت هم باید جبران شود. مواد ۶۷۳ و ۶۷۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ مصادیقی از جرم خیانت در امانت را به همراه مجازات آن بیان کرده است که از خواندن هر دو این مواد به این نتیجه میرسیم که در این مواد قانونی انجام عملی عمدی امین خائن که میتواند انجام کار یا ترک کار باشد بر خلاف آن چه که مد نظر امانت گذار و به ضرر او است را خیانت در امانت مینامند.
در خیانت در امانت میبایست عنصر سپرده شدن از طرف امانت گذار به امین وجود داشته باشد همچنین امین خائن با استعمال، تصاحب و تلف کردن یا گم کردن، مال سپرده شده را به مالک اصلی اش برنگرداند.
راهها و روشهای اثبات خیانت در امانت
وقتی شاکی جرم خیانت در امانت با تنظیم شکواییه در دادسرا نزد بازپرس پرونده، مدعی وقوع جرم خیانت در امانت از جانب امین خائن است، باید بتواند ادعای خود را مانند شاکیان دیگر جرایم با استفاده از دلایل و مدارک و ارائه آن در دادسرا و دادگاه به اثبات برساند.
لازم است یک بار دیگر همان طور که پیش از این هم بیان کردیم، به این نکته اشاره کنیم که حتما میبایست در وقوع جرم خیانت در امانت، عنصر یا وصف سپردن مال از جانب مالک به امین وجود داشته باشد و هر جرمی خیانت در امانت نیست، بلکه میتواند مصداقی از جرم سرقت یا کلاهبرداری باشد.
زمانی مشتری در مغازه از فروشنده میخواهد جنس انتخابی او را بدهد تا از نزدیک مشاهده کند و بخرد، فروشنده هم عرفا مال انتخابی از جانب مشتری را به اومی دهد تا مشتری مطمئن شود که چه چیزی را میخرد. اگر در چنین حالتی مال توسط مشتری به مالکش برگردانده نشود، این اتفاق خیانت در امانت نیست، چون وصف سپردن در عالم حقوق برای وقوع جرم خیانت در امانت این گونه تعریف نشده است، این مورد را میتوان جرم سرقت نامید.
در ارث و همچنین مال مشاع، چون هر یک از شرکاء در جز جز مال مشاع مالکیت دارند، جرم خیانت در امانت اتفاق نمیافتد، زیرا در ارث، وصف سپردن نیست و در مال مشاع هم شخص، مال خودش را تصرف کرده است و نسبت به آن مالکیت دارد. زمانی میتوان گفت که جرم خیانت در امانت اتفاق افتاده است که مال امانی از جانب مالک به امین تحت قرارداد قانونی یا بدون قرارداد سپرده شود تا امین از آن نگهداری کند و در صورت درخواست مالک، آن را به او برگرداند یا به مصرف معینی که خود مالک تعیین میکند، برساند.
اگر امین از برگرداندن مال به مالک خودداری کند یا آن را در راه دیگری غیر از راهی که مورد نظر مالک بوده است استفاده کند، مثلا اگر فروشندهای مالش را در اختیار مشتری قرار دهد تا آن را از نزدیک ببیند و برای امتحان آن را به خانه ببرد و در صورت انتخاب بعدا بخرد یا آن را باز گرداند، اما مشتری، مال را دیگر بر نگرداند، این جا میتوان گفت که خیانت در امانت اتفاق افتاده است، چون خود فروشنده، جنس را به او سپرده تا ببرد و مشتری را امین دانسته است.
با توجه به تعریفی که از جرم خیانت در امانت ارائه شد و همچنین، مواردی که میباسیت وجود داشته باشد تا مالک بتواند به جرم ارتکابی عنوان خیانت در امانت اطلاق کند، حال این سوال بیان میشود که اگر عنصر سپردن به امین خائن وجود داشت و امین هیچ مالکیتی بر مال سپرده شده نداشت، چگونه میتوان این جرم را اثبات کرد؟
برای اثبات جرم خیانت در امانت مانند دیگر جرایم، شاکی میتواند به ادله اثبات جرم استناد کند که این ادله در ماده ١۶٠ قانون مجازات اسلامی اینگونه بیان شده است: (اقرار، شهادت، قسامه و سوگند در موارد قانونی، علم قاضی). برای اثبات جرم خیانت در امانت به قسامه و سوگند نمیتوان استناد کرد. چون این دو مورد در اثبات جنایات به کار میروند.
اقرار به این معنا است شخصی به انجام جرم از طرف خود خبر دهد. جرم خیانت در امانت به وسیله اقرار این گونه ثابت خواهد شد که مجرم در محضر دادگاه یا قاضی رسیدگی کننده به پرونده خیانت در امانت یک بار با زبان خودش بگوید که این جرم را انجام داده است و شکایت شاکی جرم مورد قبول او است.
شهادت زمانی اتفاق میافتد که شخصی غیر از افراد درگیر پرونده درحال رسیدگی مثل شاکی و مجرم، به انجام یا عدم انجام جرم از سوی متهم نزد قاضی یا دادرس شهادت بدهد. اثبات جرم خیانت در امانت به وسیله شهادت شاهد این چنین اتفاق خواهد افتاد که دو شاهد عادل مرد به خیانت امین مطابق شرایط شاهد و شهادت، اقدام به شهادت دادن کنند.
علم قاضی زمانی به وجود میآید و قاضی خواهد توانست از علمش استفاده کند که با توجه به اوضاع و احوال پرونده برایش یقین حاصل شود.
حال با توجه به این که ادله اثبات دعوی در جرم خیانت در امانت را شناخته شد و بیان شد که با توجه به این ادله، جرم خیانت در امانت میتواند به اثبات برسد، نحوه اثبات جرم خیانت در امانت بدین صورت خواهد بود که:
شاکی جرم خیانت در امانت، دلایلی که برای انجام جرم دارد مانند شاهد، رسید دادن مال به امین خائن، اقرار متهم و هر آنچه به عنوان سند و مدرک میتواند در اثبات ادعایش به او کمک کند، را در هنگام تنظیم شکواییه، ضمیمه آن بیان کند تا در خلال رسیدگی از این اسناد و مدارک استفاده شود.
پس نحوه اثبات خیانت در امانت برای شاکی به این صورت خواهد بود که او در شکایت نامه این مورد را بیان کند که مال به امانت گذاشته نزد امین خائن در چه سال و ماهی، به امین خائن، سپرده شده است. همچنین مالک با امین خائن توافق کرده بوده اند که امین مال را برگرداند یا به مصرف معینی که مرد نظر مالک بوده است برساند، اما چنین اتفاقی نیفتاده است و امین به توافقش با مالک عمل نکرده است.
پس از این که مالک توانست عنصر سپردن و امانی بودن مال و اثبات خیانت امین را در توضیحات شکایت نامه بیان کند، حال نوبت به بیان ادله اثبات دعوا که در بالا بیان کردیم میرسد که در صورت وجود هر یک از این ادله باید آن را در متن شکواییه آورد. در کل شاکی میبایست هر آنچه از سند و مدرک و ادله در دست دارد در ضمیمه شکایت بنویسد.
عدم اثبات خیانت در امانت و مجازات آن
در همه مواردی که شاکی، مدعی ارتکاب جرمی از سوی مشتکی عنه یا همان متهم پرونده است، این امکان نیز وجود دارد که به دلیل نداشتن سند و مدرک یا انتخاب عنوان اشتباهی برای شکایت نامه نتواند در دعوا موفق شود و دعوای او رد شده و در همان مرحله ادعا باقی بماند. مثلا به جای نوشتن عنوان سرقت یا کلاهبرداری اشتباها خیانت در امانت بنویسد که در این حالت قطعا به دلیل عدم وجود شرایط خاص جرم خیانت در امانت، شکایت شاکی رد خواهد شد.
در برخی موارد، شاکی مدعی جرم، عنوان مجرمانه ضمن شکواییه را درست انتخاب میکند، اما به دلیل نداشتن اسناد و مدارک کافی یا نداشتن هیچ سند و مدرک و شاهدی ادعایش به اثبات نرسیده و از سوی مقام قضایی رد میشود؛ در چنین حالتی مشتکی عنه یا همان متهم جرم میتواند شکایت اعاده حیثیت به طرفیت شاکی جرم مطرح کند.
ارائه شکایت نامه اعاده حیثیت از طرف متهم جرم خیانت در امانت در حقیقت وسیلهای برای برگرداندن آبروی از دست رفته متهم در خلال رسیدگی به جرم تلقی میشود. این حق را قانونگذار برای متهمانی که از طرف شاکی دارای سوء نیت که تنها به صرف یک جرم واهی و داشتن ظن، فردی را به دادگاه و پای میز محاکمه کشانده است قرار داده است، زیرا عمل شاکی در این صورت میتواند نمونهای از جرم افترا باشد.
جرم افترا و مجازات آن در ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی توضیح داده شده است. به موجب این ماده: (هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری راصریحا نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب میشود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یک سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق و یا یکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.
تبصره – در مواردی که نشر آن امر اشاعه فحشا محسوب گردد، هر چند بتواند صحت اسناد را ثابت نماید مرتکب به مجازات مذکور محکوم خواهدشد.)
مطابق این ماده، مجازات جرم افترا، زندان و شلاق یا هر دو است که مطابق با بند ج ماده ۱ قانون کاهش مجازات تعزیری به جزای نقدی درجه شش تبدیل شده است، یعنی دیگر مجازات جرم افترا، زندان و شلاق نیست، بلکه تبدیل به جزای نقدی درجه شش شده است که بیست میلیون ریال تا هشتاد میلیون ریال وجه نقد است.