شماره۹۰/۸۹۳ ۲۸/۱۲/۱۳۹۱ تاریخ دادنامه: ۲۱/۱۲/۱۳۹۱ شماره دادنامه: ۹۴۶ کلاسه پرونده: ۹۰/۸۹۳ مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شاکی: آقایان ۱ـ سیدحسن رضوی، ۲ـ ساعد امیرسلیمانی، ۳ـ کیهان فریدونی، ۴ـ عادل صیادی، ۵ـ جاوید رستمی، ۶ـ رحمان دیاله موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری گردش کار: متعاقب اخراج کارکنان شرکت الکل سازی یاسان، بیمه بیکاری به مدت ۱۸ ماه مقرر میشود لیکن سازمان تأمین اجتماعی ۸ ماه آن را میپردازد و از پرداخت ۱۰ ماه الباقی خودداری میکند و این اشخاص به دیوان عدالت اداری دادخواهی میکنند و پروندههای شکات به شعب ۱۷، ۱۶ و ۱۵ ارجاع میشود. سازمان تأمین اجتماعی بهموجب لوایح دفاعیه ارسالی اعلام میکند که مطابق ماده ۴ قانون بیمه بیکاری، بیمهشده بیکار با معرفی کتبی واحد کار و امور اجتماعی محل از مزایای قانون منتفع میشود و با توجه به این که مطابق بند ۲ صورت جلسه ۲۴/۷/۱۳۸۹ کمیته استانی بیمه بیکاری، اداره کل کار و امور اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد با برقراری بیمه بیکاری کارگران موصوف مخالفت شده است سازمان تأمین اجتماعی حق برقراری مقرری بیمه بیکاری ندارد. شعبه ۱۶ دیوان عدالت اداری در ۲ پرونده با این استدلال که جهات قطع بیمه بیکاری، موضوع ماده ۸ قانون بیمه بیکاری فراهم نیست و با تطبیق شرایط شکات با ماده ۲ قانون بیمه بیکاری، حکم به وارد دانستن شکایت صادر کرده است لیکن شعبه ۱۷ در سه پرونده و شعبه ۱۵ در یک پرونده با این استدلال که رعایت حکم مقرر در ماده ۴ قانون بیمه بیکاری مبنی بر معرفی بیمه شده بیکار از سوی اداره کار و برقراری بیمه بیکاری الزامی است وچون به موجب صورت جلسه ۲۴/۷/۱۳۸۹ کمیته استـانی بیمه بیـکاری، با بـرقراری بیمـه بیکاری مخالفت شده است و ابطال تصمیم کمیته مذکور مورد درخواست قرار نگرفته، قرار رد شکایت صادر کردهاند. با توجه به مراتب، اعلامکنندگان تعارض، رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده است. گردش کار پروندهها و مشروح آراء به قرار زیر است: الف: شعبه پانزدهـم دیـوان عـدالت اداری در رسیـدگی بـه پـرونده شمـاره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۲۲۹۳ با موضوع دادخواست آقای عادل صیادی دهنو به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد و به خواسته برقراری مقرری بیمه بیکاری، به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۵۰۱۶۸۸ـ ۱۸/۵/۱۳۹۰، به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است: نظر به این که وفق ماده ۴ قانون بیمه بیکاری مصوب ۲۶/۶/۱۳۶۹ مجلس شورای اسلامی بیمه شده بیکار با معرفی کتبی واحد کار و امور اجتماعی محل از مزایای مقرری بیمه بیکاری برخوردار میشود و با توجه به این که برابر صورت جلسه مورخ ۲۴/۷/۱۳۸۹ کمیته استانی بیمه بیکاری با برقراری بیمه بیکاری شاکی مخالفت شده و با توجه به این که اداره کار و امور اجتماعی وفق دادنامه شماره ۴۲ ـ ۱۰/۳/۱۳۸۸ به بازگشت به کار شاکی حکم صادر کرد و با توجه به الزام کارفرما به بازگشت به کار شاکی با برقراری مقرری بیمه بیکاری منافات داشته است. فلذا در وضعیت موجود دعوا غیرقابل پذیرش بوده قرار رد صادر و اعلام میشود. رأی دیوان قطعی است. ب: شعبـه ۱۷ دیـوان عـدالـت اداری در رسیـدگـی بـه پـرونـده شمـارههـای ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۱۱۶۶، ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۲۳۴۱، ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۱۱۶۵ با موضوع دادخواست آقایان ساعد امیرسلیمانی، رحمان دیاله، کیهان فریدونی نصرآباد به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان یاسوج به خواسته الزام سازمان تأمین اجتماعی به برقراری مجدد بیمه بیکاری به موجب دادنامه شمارههای ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۷۰۱۴۱۳ـ ۴/۵/۱۳۹۰، ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۷۰۱۴۱۸ـ ۵/۵/۱۳۹۰، ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۷۰۱۴۱۴ـ ۴/۵/۱۳۹۰، به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است: نظر به این که اقدام سازمان مبنی بر قطع بیمه بیکاری به استناد نظریه کمیته بیکاری مستقر در اداره کار مورخ ۲۴/۷/۱۳۸۹ بوده و شاکی بدواً می بایست نسبت به ابطال نظریه مرقوم از طریق مراجع ذی صلاح اقدام نماید و در وضعیت موجود شکایت مطروحه قابل استماع نمیباشد قرار رد شکایت صادر و اعلام میشود. قرار صادر شده به استناد ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری قطعی است. ج: شعبـه شانزدهـم دیـوان عـدالـت اداری در رسیـدگـی بـه پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۲۳۳۵ با موضوع دادخواست آقای امیر صالحی دهنو به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد به خواسته الزام به برقراری مقرری بیمه بیکاری به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۰۰۰۹۰۱۶۰۱۲۳۹ـ ۵/۵/۱۳۹۰، به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است: در خصوص شکایت آقای امید صالحی دهنو علیه سازمان تأمین اجتماعی شهرستان یاسوج به خواسته الزام خوانده به برقراری مجدد بیمه بیکاری با توجه به محتویات پرونده و مدافعات بلاوجه شاکی و این که خوانده دلیلی ارائه نداد که به دلایل مندرج در مـاده ۸ قانون بیمه بیکاری اقدام به قطع بیمه نمود و رأی هیأت تشخیص بهشماره۹۷ـ ۳۱/۵/۱۳۸۹ به نظر ادعای شاکی ثابت است و به وارد دانستن شکایت و الزام خوانده به برقراری مجدد بیمه بیکاری حکم صادر و اعلام میشود. رأی دیوان قطعی است. د: شعبـه شانزدهـم دیـوان عدالت اداری در رسیـدگی بـه پـرونـده شمـاره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۲۳۶۷ با موضوع دادخواست آقای سیدعاصم حسنزاده به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی یاسوج به خواسته الزام به برقراری مقرری بیمه بیکاری به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۱۶۰۱۶۲۷ـ ۱۵/۶/۱۳۹۰، به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است: با توجه به مفاد دادخواست و پاسخ مشتکی عنه نظر به این که شاکی بدون میل و اراده به لحاظ تعطیلی کارگاه بیکار شده و مطابق قانون بیمه بیکاری استحقاق بیمه بیکاری را داشته و تصمیم کمیته استانی بیمه بیکاری مبنی بر عدم استحقاق شاکی فاقد وجاهت قانون است. علی هـذا با توجه به تحـقق شرایط ماده ۲ قـانون بیمه بیکاری و ماده ۷ قانون مذکور به وارد دانستن شکایت و برقراری مجدد بیمه بیکاری با توجه به سابقه بیمهپردازی حکم صادر و اعلام میشود. رأی صادر شده وفق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری قطعی است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده بهصدور رأی مبادرت می کند. رأی هیأت عمومی در خصوص اعلام تعارض آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری به شرح مندرج در گردشِ کار، نظر به این که در پروندههای فوق الذکر بر اساس مندرجات دادخواست و اسناد و مدارک و سایر خصوصیات منعکس در هر پرونده انشاء رأی شده است و تفاوت مدلول آنها مبتنی بر استنباط متفاوت از حکم واحد قانونگذار به نظر نمیرسد، بنابراین موضوع از مصادیق آراء متناقض موضوع بند ۲ ماده ۱۹ و ماده ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری تشخیص نمیشود. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضایی دیوان عدالت اداری ـ علی مبشری