سازمان تأمین اجتماعی منافاتی با قانون ندارد تاریخ: 1/9/1389 شماره دادنامه: 374 کلاسه پرونده: 89/578 مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری. شاکی: مدیرکل سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی. موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء بین دادنامه شماره 912 مورخ 12/5/1388، در پرونده کلاسه 17/87/70، صادره از شعبه 17 دیوان عدالت اداری مبنی بر رد شکایت و دادنامه شماره 2910 مورخ 25/8/1388، در پرونده کلاسه 25/88/1570، صادره از شعبه 25 دیوان عدالت اداری مبنی بر رد شکایت با دادنامه شماره 1944 مورخ 17/9/1388، در پرونده کلاسه 17/88/1188، صادره از شعبه 17 دیوان عدالت اداری مبنی بر ورود شکایت و دادنامه شماره 2242 مورخ 14/11/1387، در پرونده کلاسه 15/87/1184، صادره از شعبه 15 دیوان عدالت اداری مبنی بر ورود شکایت. گردشکار: مدیرکل سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی طی درخواست تقدیمی به شماره 538/3/7/94 مورخ 28/1/1389، اعلام نموده است، شعب 17، 25 و 15 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به خواسته شکات مبنی بر الزام بنیاد مستضعفان به پرداخت حق بیمه آراء متناقضی صادر نمودهاند که به موجب آن آراء، شعبه 17 دیوان طی دادنامه شماره 912 مورخ 12/5/1388، با این استدلال که کارکنان بنیاد از 1/11/1361، مشمول قانون تامین اجتماعی قرار گرفتهاند، قرار رد شکایت شاکی را صادر نموده است و شعبه 17 دیوان طی دادنامه شماره 1944 مورخ 17/9/1388، ضمن وارد دانستن شـکایت، این نهاد را محکوم به پرداخت حق بیمه مشارالیه از ابتدای سال 1361 تا آخر سال 1368 نموده، صرف نظر از اینکه ادعای کارگر از تاریخ 1/2/1361 بوده است ولیکن در دادنامه شماره 2242 صادره از شعبه 15 دیوان ضمن وارد دانستن شکایت، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی را محکوم به پرداخت حق بیمه فاصله زمانی مذکور نموده است و در دادنامه شماره 2910 مورخ 25/8/1388، صادره از شعبه 25 دیوان با این استدلال که شاکی میبایست بدواً به هیأتهای تشخیص و حلاختلاف اداره کار مراجعه نماید، حکم به رد شکایت شاکی صادر نموده است. لذا نظر به اینکه در دو مورد نخست احکام صادره از شعبه 17 دیوان عدالت اداری دو حکم متناقض در موارد مشابه صادر گردیده در حالی که شعبه 15 دیوان عدالت اداری حکم محکومیت این نهاد را به پرداخت حق بیمه صادر نموده است که با رأی مذکور در بند یک این لایحه در تعارض و تضاد است. لذا بنا به مراتب معروض و نظر به اینکه تناقض در آراء متعدد صادره از شعبه 17، 25 و 15، بعضاً موجب تضییع حقوق بیتالمال یا کارگر خواهد بود، خواهان رسیدگی و ارجاع امر به هیأت عمومی دیوان عدالت اداری جهت صدور رأی وحدت رویه گردیده است. مشروح آراء به شرح زیر میباشد:الف ـ شعبه بیست و پنجم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 25/88/1570، موضوع شکایت آقای میرصمد علیزاده، به طرفیت سازمان اموال بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی ـ سازمان تامین اجتماعی و به خواسته پرداخت حق بیمه و احتساب سنوات، طی دادنامه شماره 2910 مورخ 25/8/1388، چنین انشاء رأی نموده است: شاکی در شرکت کشاورزی و باغداری فردوس تهران اشتغال به کار داشته که دارای ماهیت حقوق مستقل از بنیاد و مشمول مقررات قانون کار میباشد که بر این اساس طبق ماده 157 قانون کار رسیدگی به شکایت شاکی بدواً میبایست در صلاحیت هیأتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار میباشد. بنابراین در وضعیت موجود شکایت شاکی قابلیت طرح در دیوان را ندارد و رد میگردد. ب ـ شعبه هفدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 17/88/70، موضوع شکایت آقای محمد تقی عربزادهبحری، به طرفیت تامین اجتماعی شعبه یک کرج 2ـ بنیاد مستضعفان کرج (اداره کل اموال و املاک غرب استان تهران) و به خواسته الزام بنیاد به محاسبه و پرداخت حق بیمه به مدت 40 ماه و الزام سازمان به قبول حق بیمه و منظور نمودن سابقه، طی دادنامه شماره 912 مورخ 12/5/1388، چنین انشاء رأی نموده است: نظر به اینکه اولاً مدیرکل اموال و املاک غرب استان تهران اعلام کرد، شاکی هیچ گونه پرونده پرسـنلی در اداره کل ندارد. ثانیاً، مدیرکل تامین اجتماعی شهرستانهای استان تهران اعلام کرد، کارکنان بنیاد مستضعفان از تاریخ 1/11/1361، مشمول قانون تامین اجتماعی قرار گرفتهاند. ثالثاً، سابقه شاکی از بهمن ماه سال 1361 جزو سوابق وی قرار گرفته است، بنابراین در مجموع خواسته شاکی مبنی بر احتساب سابقه و الزام به پرداخت حق بیمه قبل از 1/11/1361، قابل استماع نمیباشد، قرار رد شکایت صادر و اعلام میگردد. ج ـ شعبه هفدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 17/88/1188، موضوع شکایت آقای سجاد پسندپورمراغی، به طرفیت سازمان تامین اجتماعی کرج ـ اداره کل اموال و املاک بنیاد مستضعفان کرج و به خواسته الزام سازمان به وصول حق بیمه از تاریخ 1/2/1361 تاکنون و بنیاد مستضعفان به واریز نمودن بیمه، طی دادنامه شماره 1944 مورخ 17/9/1388، چنین انشاء رأی نموده است: سابقه شاکی از تاریخ ابتدای سال 1369 لغایت آخر مرداد سال 1388 جزو سوابق نامبرده محاسبه گردیده و لیست پرداخت حق بیمه و احتساب سابقه پیوست پرونده گردیده است. بنابراین شکایت در این قسمت تحصیل حاصل و سالبه به انتفاء موضوع میباشد و رأی به رد شکایت صادر و اعلام میگردد. ثانیاً، در مورد احتساب سابقه و واریز حق بیمه از ابتدای سال 1361 لغایت آخر سال 1368 با عنایت به اینکه مدارک پیوست دادخواست از جمله کارنامه سابقه پرداخت حق بیمه تنظیمی در تامین اجتماعی شعبه 3 کرج حکایت از اشتغال به کار شاکی از سال 1361 لغایت آخر سال 1368 دارد و از طرفی عدم پرداخت حق بیمه توسط کارفرما رافع مسئولیت سازمان در قبال کارگر نمیباشد بنابراین شکایت مطروحه در این قسمت وارد تشخیص گردید و مستنداً به مواد 148 قانون کار و 36 قانون تامین اجتماعی و مواد 13 و 14 قانون دیوان رأی به ورود شکایت و الزام بنیاد (شرکت وابسته بنیاد) به پرداخت حق بیمه و سازمان به قبول و پذیرش حق بیمه و احتساب مدت مرقوم جزء سوابق بیمهای شاکی صادر و اعلام میگردد. دـ شعبه پانزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 15/87/1184، موضوع شکایت آقای حسین فیلیاسکوئی به طرفیت سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان و سازمان تامین اجتماعی و به خواسته الزام به پرداخت حق بیمه و به پذیرش آن و احتساب سابقه، طی دادنامه شماره 2242 مورخ 14/11/1387، چنین انشاء رأی نموده است: شاکی به عنوان تکنیسین از 1/2/1359 در باغ مهرشهر مشغول به کار بوده و در تاریخ مزبور کلیه حقوق و مزایای قانونی ایشان محاسبه و پرداخت گردید و نهاد متبوع حق بیمه سهم کارفرما را نسبت به نامبرده به طور مستمر پرداخت نموده و سازمان تامین اجتماعی به وظایف قانونی خود در احتساب آن به عنوان حق بیمه کارمند اقدام ننموده و سازمان تامین اجتماعی به موجب لایحه دفاعیه شماره 45034 مورخ 9/11/1387، بدون دفاع ماهوی به طرح ایراد شکلی تحت عنوان اینکه خواسته شاکی قبلاً رسیدگی و منتهی به صدور دادنامه شماره 203 مورخ 25/1/1387، امر مختومه تلقی گردیده و خواهان رد شکایت میباشد. علیهذا و به دلایل فوقالاشعار به ویژه آنکه اولاً دادنامه مورد استناد سازمان تامین اجتماعی به دلیل عدم ارائه مدارک کافی منتهی به صدور قرار رد شکایت گردید نه حکم قطعی تا از مصادیق امر مختومه تلقی شود. ثانیاً، با توجه به مفاد لایحه سازمان اموال و املاک بنیاد یکی از طرفهای شکایت مبنی بر پرداخت حق بیمه شاکی و یا حداقل اعلام آمادگی جهت پرداخت آن در نتیجه شکایت شاکی وارد تشخیص و رأی به ورود شکایت دایر بر الزام سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان به پرداخت حق بیمه در فاصله زمانی مورد درخواست شاکی و نیز الزام سازمان تامین اجتماعی به پذیرش حق بیمه و احتساب سابقه صادر و اعلام میگردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید. رأی هیأت عمومی اولاً، تعارض آراء در مدلول دادنامه شماره 912 مورخ 12/5/1388 صادره از شعبه هفدهم از یک طرف و دادنامه شماره 2242 مورخ 14/11/1387 صادره از شعبه پانزدهم و دادنامه شماره 1944 مورخ 17/9/1388 شعبه هفدهم محرز است. ثانیاً، نظر به اینکه به استناد بند (الف) ماده 4 قانون تامین اجتماعی هرکس در مقابل دریافت مزد یا حقوق کار میکند، مشمول قانون تامین اجتماعی است و توافق بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی با سازمان تامین اجتماعی مبنی بر تحت پوشش قرار دادن کارکنان آن بنیاد از بدو تاسیس در تاریخ 1/11/1361 منافاتی با مواد 7 و 48 قانون تامین اجتماعی ندارد و نافی تکلیف سازمان تامین اجتماعی در انجام الزامات مندرج در ماده 4 نخواهد بود. علیهذا دادنامههای شماره 2242 مورخ 14/11/1387 و 1944 مورخ 17/9/1388 صادره از شعب پانزدهم و هفدهم درحدی که متضمن این معنی است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص میگردد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.